MISبچه

مست باده عشق باشید سرخ سرخ

Thursday, November 23, 2006

من غلام قمرم

من غلام قمرم غیر قمر هیچ مگو
پیش من جز سخن شمع و شکر هیچ مگو
سخن رنج مگو جز سخن گنج مگو
ور از این بی​خبری رنج مبر هیچ مگو
دوش دیوانه شدم عشق مرا دید و بگفت
آمدم نعره مزن جامه مدر هیچ مگو
گفتم ای عشق من از چیز دگر می​ترسم
گفت آن چیز دگر نیست دگر هیچ مگو
من به گوش تو سخن​های نهان خواهم گفت
سر بجنبان که بلی جز که به سر هیچ مگو
قمری جان صفتی در ره دل پیدا شد
در ره دل چه لطیف است سفر هیچ مگو
گفتم این روی فرشته​ست عجب یا بشر است
گفت این غیر فرشته​ست و بشر هیچ مگو
گفتم این چیست بگو زیر و زبر خواهم شد
گفت می​باش چنین زیر و زبر هیچ مگو
ای نشسته تو در این خانه پرنقش و خیال
خیز از این خانه برو رخت ببر هیچ مگو

ایمیل

گالری عکس






سایتهای خبری


روز آنلاین
شرق آنلاین
آفتاب یزد
حیات نو
ایران امروز
بازتاب
امروز
ایران
B.B.C
جام جم
ایرنا
ایسنا
ایلنا
ایتنا
رادیو آلمان
رادیو فرانسه
رادیو فردا
ایران خبر

سایتهای ادبی


دیوان اشعار
احمد شاملو
سهراب سپهری
فریدون مشیری
فروغ فرخزاد
سخن
پندار
هفتان
شعر
باران
هارمونیک
سیما فیلم
ایران فیلم
سینما
30نما

لینک های دوستان



مطالب اخیر